آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس محترم مجمع تشخیص مصلحت آبانماه 1387 در دومین سمپوزیوم بین المللی ایران 1404 می گوید : ما باید مردم را در سطح مطلوب و متوسط همان چیزی که اسلام از آن به عنوان کفاف و عفاف یاد کرده تامین کنیم نه یک زندگی ریاضت کشانه؛ ما امکان تامین مردم در حد متوسط را داریم نه به عنوان گداپروری و صدقه خوری بلکه باید انسان هایی بسازیم که روی پای خود درس بخوانند کار کنند و خود را تامین کنند.” آیت الله جوادی آملی هم در آذرماه همان سال در مراسم کنلگ زنی مجتمع فرهنگی هدایت می گوید : کمیته امدادی و صدقه ای اداره کردن کشور هنر نیست، باید کشور را با کار و تولید اداره کرد.”
این در حالی است که به اذعان دوست و دشمن کار و تلاش این دولت به مراتب بیشتر از دولت های گذشته بوده است. حتی بهره وری کشور در زمینه نیروی کار با افزایش مواجه شده است. اما برای تحقیر عدالتخواهی، ساده زیستی و پرهیز از اشرافیگری دولت و توجه به طبقه ضعیف جامعه و همنشینی با محرومان، دولت را گداپرور و اقتصاد آن را صدقه ای می نامند. نمی دانیم چرا اگر بخش ناچیزی از حقوق طبقه ضعیف جامعه احیا و به آنان پرداخت شود یک یا چند فرد ملبس به لباس ت با بکارگیری واژه ای مقدس در دین اسلام همچون صدقه به آن معترض می شوند!؟ آیا انتظار از ون و حوزویان برای پشتیبانی از طبقه ضعیف جامعه و عدالتخواهی انتظار نابجایی است؟ آیا امام علی (ع) که مقتدای همه ما شیعیان است با به دوش کشیدن نان و خرما در شبهای کوفه فقر را بین مردم توزیع می کرد؟ آیا این کار گداپروری و اقتصاد صدقه ای است؟


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها